آرامگاه سعدی در بالا خانقاه سعدی بوده پک پذیرایی ترحیم مشهد که وی اواخر عمرش را در آنجا میگذراند که اورا بعد از مرگ در همانجا دفن کرده اند.
در پیشین قبر سعدی برای مثال مکانهایی بود که در فارغ شهر شیراز قرار داشت در کنار این آرامگاه یک خانقاه و باغی بهتر و نمکین وجود داشت که سعدی در طی تراس خویش آن را ساخته بود روضه خوان در آنجا حوضچه هایی از مرمر ساخته بود که با آب نهر مالامال می شدند.
تصاویر به مکان باقیمانده از آرامگاه دیرین سعدی نیز تا حدودی الگوهایی تاریخی برای پیاده سازی آرامگاه سعدی مهیا میاورد. آن آرامگاه در دشت فارغ از هیچ اهل یک محل ای قرار داشته میباشد. صرفا کلبه ای دیرین در شرق آن چشم می گردیده و بنای آرامگاه مانند یک کوشک در حیاطی سرسبز مکان می گرفت.
آرامگاه کهن در دو طبقه تشکیلشده و دارنده یک شالوده مرکزی بود احتمالا یک اساس دیگر عمودی نیز آن را انقطاع می کرده است.
در کناره های روبرو به قبله دو اتاق سه دری مکان می گرفت. سه دری ها با طرح اصیل درست شده بودند و بالای سه دری جنوب شرقی سه گلجام مکان می گرفت و سه دری جنوب غربی دارنده ارسی بود .
در معماری تازه آرامگاه سعدی ،طرح معماری از یک حیاط ردیف دار بلند و یک رواق کشیده ساخته شده میباشد که به طور یک «L» سازماندهی گردیده اند.
ساختمان اساسی آرامگاه سعدی بنایی میباشد با دو حیاط عمود بر یک دیگر که مدفن روضه خوان اجل در زاویهی این دو تراس قرار گرفته و در انتهای غربی تراس شرقی-غربی قبر مرحوم شوریده (فصیح الملک) شعر سرا دارای شهرت قرن اخیر شیراز میباشد.
در نحوه تشکیل داد آنان، معمولا در حیطه پک پذیرایی ترحیم مشهد جابجایی مکعب اساس به قاعدة مدور سقف ، حجمی با قاعده هشت ضلعی پیدا میکنند. اصراری که معماران دیرین در اثبات نگاه داشتن صورت مربع اساس و دایره گنبد در اکثری از بناها داشته اند و تلاشهای فراوانی که در تبدیل این دو به یکدیگر جاری ساختن داده اند و اهمیتی که درین بخش گنبدخانه ، حوزه تبدیل مربع محور به دایره، شم میشود بعضی از دانشمندان را بر آن داشته که برای این تبدیل اهمیتی نمادین قایل شوند.
اینان در ثابت لحاظ خویش متن ها دیرین را به کمک گرفته اند ؛ به دلیل آنکه از بعضا از این متن ها می اقتدار سود گرفت که دایره ، افضل گونه های ، تمثیل آسمانها و افلای و همین طور کمال و بساطت و ازلیت و ابدیت آن ها و سر زیبایی بلندتر میباشد ؛ و مربع تشان زمین و دانا کون و خرابی سر موادتشکیل دهنده اربعه و تمثیل دنیای خاکی و پلشت و از هیمن جا سر تبدیل مربع به دایره معنایی عمیق مییابد.
این تبدیل در حقیقیت سر دگرگونی و بزرگ تلقی گشته میباشد ؛ عروجی از دنیای خاک به افلای و از ملک به ملکوت از آنچه فانی و بدوننور و تغییرپذیر میباشد به آنچه باقی و اثبات و دور از تحول و پرنور و رخشنده میباشد.
حکمت وجودی گنبد مسجد چیست؟
گنبد مسجد در معماری اسلامی، معنایی از غرض و مقام وصال به غرض را دارااست. معماران برای پیاده سازی گنبد و گلدسته که یکیاز مطرح ترین راز پردازی ها در مساجد میباشد، رموز و دلایل خاصی را مطرح کرده اند؛ برخی میگویند که گنبد مسجد مانند: سرانسان میباشد و دو گلدسته، مانند دو دست که به شرایط التجا و التماس و خواهش در کنار راز، رو به اسمان و رو به ذات اقدس الهی بلند شدهاست؛ مانند هر که دست هایش را در جلوی رمز و شکل، حتی از رمز فراتر برده میباشد و دعا می نماید.
این آرامگاه در شهر فخرآباد مشگینشهر واقع پک پذیرایی ترحیم مشهد میباشد. بنای امامزاده که چسبیده به بنای مسجدی میباشد از خارج دارنده نقشه مدوری میباشد که برای پرهیز از رانش آن تا طول سه متری توسط دیوارهای حامی در برگرفته شدهاست که به همین ادله نقشه سازه در نصیب زیر به طور مربع درآمده میباشد. باطن بقاع به صورت هشت ضلعی در حدود دایره میباشد و صندوق قبر در اواسط آن جایدارد. این سازه بر روی ازاره سنگی سیاه رنگی سازه شده و آحاد آن با آجرهایی به طور رگچین سازه شدهاست. قطر فرنگی سازه ۵ متر و قطر داخلی آن ۳/۹۰ میباشد.
از منطقه شرقی نورگیری در دیواره سازه درنظرگرفته شده میباشد. بر نمای بیرونی با آجرهای سیاهرنگ نام جلاله «اللّه» و در صدر تاریخ ۱۲۴۴ هـ.ق نگاشته گردیده است. گنبد سازه که به طور شبدری تند میباشد با کاشیکاری فیروزه رنگ پوشیده گردیده است که بر بالای آن نقش شیری به وضعیت خوابیده تصویر گردیده است. در نمای داخلی در هر ضلع تاقچهای با تاقی جناغی درنظرگرفته شده میباشد و در کناره ذیل گنبد کتیبهای بر روی گچ به تاریخ ۱۲۸۲ هـ.ق درج شده که حاکی از گچکاری بقاع میباشد. نمای داخلی کاملاً از گچ پوشیده و بر روی آن نقوش اسلیمی نگارگری شدهاست
امامزاده سید سلیمان بن موسی الکاظم(ع) شهرفخرآباد مشگین شهر صرفا امامزاده درین جلگه میباشد که دارنده شجره طومار و علائم و اثراتی میباشد که مورخان و تاریخ نویسان و دانشمندان از حیطه نامی از وی برده و یادی کرده اند.
گستردن درحال حاضر امامزاده سید سلیمان (ع): آرامگاه مطهر امام زاده سید سلیمان (ع) در شهر فخرآباد جای دارد و نوزدهمین فرزند ذکور حضرت امام موسی کاظم (ع) میباشد و با امام هشتم اخوی و ازیک مامان متولد گردیده اند.از قدیم الایام جمعی از اهل یک محل از وجود شجره طومار مکتوب در پوست آهو در نزد یک کدام از سادات محلی خبر میدهند فعلا شجره طومار حضرت سید سلیمان (ع) با همیاری و استعانت حضرت آیت اله بهرالعلوم از استان مقدس امام رضا(ع) تحویل و در یک فریم در بقعه امام زاده نصب شده است.
امامزاده عبدالله ابن احمد روستای پک پذیرایی ترحیم مشهد سورانه در ۷ کیلومتری شهر شازند و ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهر اراک، در دل کوهپایه های قله راز به عرش کشیده شهباز بلندترین قله استان مرکزی واقع گردیدهاست.
این امامزاده به انگیزه دارا بودن آب و هوای مساعد و فضای مطلوب در فصول گرم و معتدل، سالانه در روزها تعطیل پذیرای زائران متعددی از سراسر شهرستان و استان هست.
این حرم در دامنه سرسبز و در جوار یک چشمه سار طبیعی قراردارد و به لهجه محلی بدین شرایط قبه چشمه می گویند و بنای گذشته بقاع از آجر و گل بوده و بنای فعلی از خشت و آهن میباشد. در بارگاه مربع صورت زیارتگاه، قبر منور قرار گرفته میباشد.
اداره تمام اوقاف و کارها خیریه استان مرکزی در یک برشور کوتاه که درباره این امامزاده منتشر کرده آورده میباشد: در معاش طومار و گستردن حالی که بر پوست آهو درج شده میباشد و از بروجرد نزد آیت العظمی حاج آقا حسن فرید محسنی آورده اند آمده میباشد؛«آسوده بن علی با هفتاد و دوتن از ارحام و اقارب درین ناحیه به نبرد با معاند پرداخته اند. به این ترتیب امامزادگان مدفون در شروع در به عبارتی نقطه به شهیدشدن رسیده و برخی از این بزرگواران با تن مصدوم تا مکان ممکن روش پیموده و در مسافتی دورتر از اردوگاه اسیر تیغ بیداد خصم شدند.
با مداقه به مورد فوق بایستی انگشت اشاره ای بدین مقوله داشت که امامزاده عبدالله از هفتاد و دو بدن ارحام و اقوام آسان بن علی بوده و توانسته تا این مقدار فاصله اندکی که فی مابین آستانه و سورانه وجود داراست خویش را از معاند بدور ساخته و در غایت به وسیله آئین به عالم فروختگان به شهید شدن رسیده میباشد.
امامزاده یحیی اسم مقبره ابوالقاسم عزالدین یحیی پک پذیرایی ترحیم مشهد میباشد که در کوچهای به همین اسم در خیابان ری، نرسیده به خیابان شهید مصطفی خمینی در یکیاز محله ها کهن شهر طهران که سابقا به آن عود لاجان گفته می شد واقع شده است.
نسبت ابوالقاسم عزالدین یحیی که از نقبای شهرهای قم و ری بودهمیباشد به سجاد میرسد و گفته میگردد اخوی اوست.
این سازه دارنده صحن بزرگ، مسجد، تراس، رواق، بارگاه، مقبره آیینه کاری، سرداب، گنبد کاشی مخروطی صورت و سقاخانهمیباشد. دیرینترین تاثیر منقول این مقبره تاریخی که ساختمان اساسی بنای آن نیز به عصر مغول نسبت داده می شود، صندوق چوبی روی مرقد میباشد که دارنده تاریخ ۸۹۵ همیباشد. در زمینه ی اسم و نسب امامزاده یحیی اینگونه مندرج:
این بزرگوار با ۱۵ واسطه به امام چهارم میرسد و بعداز بابا نقابت طالبیه ری، قم و آمل را به ذمه داشته و به سال ۵۹۲ ه ق به دست علاءالدین تکش خوارزمشاه به شهید شدن رسیدهمیباشد.
بنای دیرین این بقاع دربرگیرنده ساختمان بلند خشتی هشت ضلعی وابسته به قرن هفتم هجری میباشد که مانند ابنیه دیگر بعدازظهر مغول، یک گنبد آجری ۱۲ ضلعی هرمی صورت بر بالای آن قرار داشت. در عهدوپیمان قاجاریه هم گوشه و کنار این ساختمان بلند را با کاشیهای هفت رنگ مزین ساخته بودند. در حال حاضر در محل ساختمان بلند خشتی و گذشته، بقاع هشت ضلعی کنونی تشکیلشدهمیباشد.
بر روی در دیرین حرم که چندان والا نبوده، در دو کتیبه خرد به خط ثلث نوشتهاند: بانی حرم خشتی قدیم فردی به اسم قرابشاره بوده و معمار آن، دیو حسن اسم داشتهمیباشد.
صندوق منبت عتیقه امامزاده یحیی چنان که در کتیبه آن اشاره گردیده به فرمان ملکشاه غازی در سال ۸۹۵ ه ق توسط دو اخوی به اسمهای معلم حسین و معلم محمد لواسانی تشکیلشدهمیباشد.
در سالهای اخیر فعالیتهای عمرانی بخش اعظمی در مقبره امامزاده یحیی اعمال پذیرفته که خلال مراقبت و مراقبت اثر ها قبلی، فضای دور و اطراف بقاع پیشرفتهمیباشد.
شرحی درباره مرقد امامزاده شاه مطهر
باطن امامزاده قبری میباشد که روی آن ضریحی پک پذیرایی ترحیم مشهد بسیار قشنگ جای دارد.کتیبه ای کهاین قبر را به امامزاده پادشاه مطهر(ع) نسبت دهد،نیست.روایتهای محلی این امامزاده را از فرزندان بلا فصل امام جعفر راستگو (ع) میداند اما فی مابین فرزندان امام درستگو(ع)که روضه خوان موءثر ار آن ها اسم میبرند،این اسم چشم نمیشود.در اسکن ورژن خطی که در دست نگارنده قرار دادند،آمده میباشد:مطهر و محمد و یحیی از قزوین روی به ولایت تهران نهادند زیرا به شهر تهران رسیدند،محمد و یحیی را شهید کردند، ولی مطهر بن امام جعفر راست گو (ع) روی به ولایت دماوند گذارده و بسیار آسیب به او رسیده بود.زیرا به موضع بوم هند رسید،در منزل الیاس کمال نانوا فرود آمد و تا مقطع چهل روز مریض بود،به به عبارتی آسیب به جوار حق پیوست.
معماری سازه
بنای امامزاده در حین مجال تغییراتی به خویش چشم میباشد.عکس چاپ گردیده بوسیله آقای قراخانی در خبرنامه بررسیهاگواهی بر این زمینه میباشد که ایوانی به طور مستطیل صورت در جهت شمالی جنوبی متصل به سازه تاسیس گردیده بود،ورود به امامزاده تنها از روش همین حیاط میسر بوده میباشد .در حال حاضر این حیاط یا این که نماز منزل را برداشته اند و امامزاده به طور غیروابسته و آزاد،شکوه و عظمت خویش را همچنان به اکران میگذارد.شرایط بنادر عکس فوق الذکر حکایت از این دارااست که تاق نماها و گنبد با سیمان و گچ پوشانده شئه بود،البته به گذر زمان روزها ریخته میباشد.
نقشه سازه
نقشه امامزاده در درون و بیرون به هشت ضلعی میباشد.آغاز اساس هشت ضلعی نادر ارتفاعی را به وجود آورده،بعد از آن بدنه اساسی سازه روی آن ساخته و پرداخته شد.
نصیب بیرونی
بخش اساسی ساختمان بلند روی شالوده هشت ضلعی قرار گرفته میباشد.ارتفاع هر ضلع تا ذیل گنبد ۴۰/۳ سانتی متر میباشد.جرزهای اساسی سازه،ساقه سازه را صورت میدهند.ازیایه تا گنبد ۹متر میباشد.بین جرزها، تاق نماها(نغول)به عمق ۱۰سانتی متر چشم میشوند.تحت قوس تاق نماها در هر ضلع نورگیرهای قوس دار،چشم میگردند و بیشتر پنجره نورگیرها شکسته اند.دو دهلیز قوس دار در نصیب شمالی و جنوبی امامزاده در دو طرف درگاه ورودی که فعلا هر دو بسته شدهاست،به وجود آورده بودند.
درگاه ورودی
درگاه ورودی امامزاده در جهت شرقی واقع گردیده و دارنده ارتفاعی کوتاه(۴۰/۱متر)میباشد.بالای این درگاه ضمن تاق نمای اساسی، یک تاق کوچکتر دیگر نیز به عمق ۳۴ سانتی متر به چشم میخورد. به مکان در مهم،درآهنی که هیچ تناسبی با فضای سنتی معماری امامزاده ندارد،شغل نهاده میباشد.در مهم به دلیل بها هنری که داراست به موزه ملی جابجایی داده شد.
بخش داخلی
از درگاه ساختمان بلند با دو پله درون امامزاده میشوند.کف امامزاده نسبت به خارج ، درعمق زیر تری قرار گرفته و در سال های اخیر با موزائیک پوشانده شدهاست. هشت ضلعی بوده و در هر ضلع تاق نماهایی به عمق ۳۷ سانتی متر و به پهنا ۵۵/۱از کف تا پایین گنبد است.بالای تاق نماها نوار یا این که فریم گچی مستطیل صورت در آحاد ضلعها دیده میشود.این فریم معمولی و فاقد کتیبه میباشد و آن را با رنگ آبی رنگ نقاشی کردن نموده اند.بالای این کادر گچی،نورگیرها از درون درنظرگرفته شده اند.طرح هشت ضلعی را با تولید هشت توشه بر کناره سازی کرده و تبدیل به شانزده ضلعی گردیده،بعد گنبد داخلی را روی آن به وجود آورده اند.محراب امامزاده در عمق یه خرده در باطن دیوار با گچ تشکیل شده و روبروی درگاه ورودی واقع گردیده است.به لحاظ میرسد این محراب در سالهای اخیر گزینه تعمیر و بازسازی قرار گرفته میباشد.
شآرامگاه و مناره آن بی شک وتردید وابسته پک پذیرایی ترحیم مشهد به شمس تبریزی میباشد و بقعه شمس تبریزی دستکم از اوایل قرن نهم هجری قمری به اسم شمس شناخته میشد. همینطور اسنادی مو جود میباشد که سازه به قسم آنان پاد شاه سلیمان رسمی و خواسته سوم طی تهاجم ها خویش به آذربایجان برای زیارت تربت شمس به رفتار رفته اند.
دیندار از عهد و پیمان مورخ قانونی عثمانی نقل می نماید: اینک آرامگاه شمس صوفی و عارف اهل ایران، نورالله مرقده، در اخلاق و رفتار میباشد. شکر و قدردانی آفریدگار را که زیارت آن مرقد شریف میسر شد. همینطور این اعتقاد حاذق میباشد که نامیدن مزاری در قونیه به اسم مرقد شمس تنها جنبه تبلیغات و منافع توریستی دارااست
در زمینهی تاریخچه مناره این بقعه شمس تبریزی نوشته اند که در آبادیهای اصلی که بر رمز راه و روش ها بود، شبها بر بلندی حریق می افروختند و برجی را که برای این فعالیت ساخته بودند، آتشگاه مینامیدند. همین واژه و کلمه را به لهجه عربی ترجمه کرده و منار و مناره گفته اند و بعد از آن آن را در مساجد به فعالیت برده اند.
توسط حریق که بر فراز این برجها افروخته میشد، از بدور خبر ها و علائم و ارشاداتی می دادند که عموم دوردست را از خطر و رویدادها با خبر می کردند. احتمال داراست یکیاز مناره ها ردیف یادبودی باشد از نبرد آلب ارسلان سلجوقی با رومانوس دیوجانوس امپراطور روم در ملازگرد و سلطه اش بر او که آخر و عاقبت مسلمانها ناحیه را این نبرد و برد آلب ارسلان رقم زد و سرزمین روم بهتدریج به کشوری مسلمان نشین مبدل شد و مناره سابق الذکر وضعیت تقدس مانندی در میان عموم این کشور پیدا کرد.
بعد از اقامت شمس تبریزی در کردار و فوت او لاشه اش در کنار آن دفن شد و اسم «مناره شمس تبریزی» پیدا کرد و پادشاه اسماعیل صفوی زیرا خویش عارف و و متصوف بود، دستورداد کاخش را در کنار بقاع شمس تبریزی ساختند.
گاه بنایی باشکوه با معماری عجیب اش و شهرت نبوغ و هنرمندی معمارش، نام و قانونی بر هم زده و شوق و اشتیاق مسافرت کردن را برمی انگیزد. کشور ایران عزیزمان به واسطه تاریخ مالامال تشریفات ترحیم مشهد افتخارش در محیط ش آکندهاز این دست اثرها و ابنیه تاریخی میباشد. ورود اسلام و آمیختن معماری اهل ایران با هنر اسلامی سبب به اخلاق و رفتار شاهکارهایی شد که حتی بیگانگان را وادار به تحسین و حیرت کرد. حال در سفری از متاع رنگ، فروغ و معماری با طعمی از کالا متانت و عرفان ماجرایی جدید را شروع میکنیم. مقصدمان این توشه مساجدی میباشد که هر روز با طلوع خورشی اعجاز ای جدید در آمیزشی حیرت انگیز از فروغ و روشنایی و رنگ در آنها حادثه می افتد.
مسجد نصیرالملک
فروغ و روشنایی با بالا وارد شدن خورشید رقصی سماعی را استارت و هم آوا با موسیقی خاموش از دیوار شیشه ای هفت رنگ عبور کرده، و آرام آرام با عروج خورشید در عرصه شبستان پیش روی کرده و در نقطه نقطع ی عطف خویش اطراف شبستان را تبدیل به عبادت گاه نور و روشنایی می نماید. در لحظه ای خاص و برای مدتی محصور ذرات فروغ و روشنایی همانند فرشی هزار گره کف شبستان را فرا میگیرد و بر روی محراب ذراتی از فروغ و روشنایی و عرفان میپاشد. شبستانی از مال خشت با سکوتی از مال شیشه که با دوازده ردیف سنگی در دو ستون شش تایی با کنده کاری هایی دیده نواز دلربایی می نماید و هفت درگاه رویایی از محصول چوب پوشیده از شیشه های رنگی که عبور نوروروشنایی را روضه خوان خیس می نمایند.
هر روز که خورشید استارت روز و لحظه ای تازه را نوید میدهد، هجوم انوار نور و روشنایی آغاز میشود و اعجاز رنگ در شبستان غربی جان میگیرد. اینجا مسجد نصیرالملک شیراز میباشد، آمیزه ای از نور و روشنایی و رنگ و معماری پیشکش آفریدگار در منزل ای که میزبانش پروردگار کریم ومهربان میباشد. این شاهکار معماری یادگار زمان قاجار میباشد و به دستان هنرمند محمد حسن سازه و به امر میرزا حسن نصیرالملک ایجاد شده است. آن چه در اولِ دستور میبینید ظواهر معمولی مسجدی میباشد با بنای کهن و طاق نمای تعالی ورودی با مقرنس های خوشگل، که سقف آن با کاشی هایی هفت رنگ مزین گردیدهاست. در والا چوبی که بر بالای آن روی سنگ مرمر شعری با مضمون اسم آفریننده و سال تشکیل داد سازه حک گردیدهاست. ولی در پس این فیس معمولی باطنی دلفریب و الحق روح نواز در جریان میباشد.
مسجد دو شبستان اساسی دارااست: شبستان شرقی و غربی. شبستان غربی نقطه نقط ی اوج زیبایی مسجد و شبستانی تابستانه میباشد. کف شبستان غربی با کاشی های فیروزه ای مزین شدهاست و سنگ کف محراب مرمر میباشد. شبستان شرقی شبستان زمستانه میباشد با هفت ردیف بی آلایش در اواسط شبستان که اینک تحت عنوان موزه گزینه به کارگیری قرار میگیرد. این شبستان با سقفی کاشی کاری گردیده، ایوانی به پهنا شش متر داراست و با هشت طاق نما از محدوده ایوان غیروابسته گردیدهاست. بنای مسجد نصیرالملک دو حیاط شمالی و جنوبی داراست و ولی تراس شمالی زیباتر و دیده نواز خیس میباشد و حیاط جنوبی صرقا برای تقارن بناست. تراس شمالی سه نیم طاق داراست و از طرف چهارم به صحن متصل گردیدهاست. طاق میانی تراس که بلندترین طاق میباشد طاق مروارید نامید میگردد. آن چه نصیرالملک را بر راز گویش ها انداخته میباشد ضمن بازی رنگ و روشنایی و معماری خاصش استعمال از کاشی های صورتی رنگ زیباست که بهتدریج در باقی اثر ها معماری اهل ایران دیده می شود و این بنای باشکوه را با اسم مسجد صورتی شهره عام و خاص نموده است.
معماری عصر سلجوقیان
عنایت معماری زمان سلجوقیان، در پک پذیرایی ترحیم مشهد تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران عنایت به سزایی دارااست. معماری زمان سلجوقیان از استحکام و زیبایی خاصی بهره مند بود. گرچه حدود یک هزار سال از آن می گذرد البته بناهای باقی مانده آن زمانه نشانه دهنده مهارت و استادی هنرمندان و استادکاران و دور اندیشی آنها از راههای متعدد معماری میباشد.
شکوفایی هنرها دراین زمان هم اینگونه وامدار ادب و ثبات سیاسی قلمرو سلجوقیان میباشد، که هنرمندان توانستند در آن اثرها اکثری به وجود آورند. شاهنشاهی سوراختبار، پارسیمآب و مسلمان بافرهنگ ترکی-اهل ایران که بر قسمت بزرگی از خاورمیانه حکمفرمایی کرد.
به ذکر دیگر با وارد شدن سلاجقه به جمهوری اسلامی ایران تحولی در هنر این عصر کشور ایران چهره اعطا کرد. وحدت سیاسی منجر شکوفایی علم ها شرعی و فوت و فن شد به همین برهان این معماری عصر سلجوقیان را می اقتدار زمان ی براق معماری جمهوری اسلامی ایران دانست، چون دراین زمان هنر معماری شکوفا شد و به جايگاه کمال رسید و هنرمندان و معماران غالب دست اثر ها فراوانی به وجود آوردند.
مختصات معماری زمان سلجوقیان
در زمان سلجوقیان (Seljuk Empire) انواع موجودات جاندار که به تبعیت از طبیعت میباشد به شغل رفته میباشد.
به عمل بردن تزئینات و گونه های پر رنگ میباشد که به ویژه در نصیب نمای ساختمانهای سلجوقیان به شغل میرفت.
تبارک ترین ابتکار مو جود در بناهای سلجوقی تزیین دیوارها با لوحها یا این که کاشی کاری ها است.
معماری زمان سلجوقیان را می قدرت راز شروع به کار گیری از کاشی سنتی رنگارنگ در معماری و مورد ای برای رونق و گسترش تزیینات در زمان های آجل خواند.
نقطع ی عطف معماری سلجوقی بیشتراز آن که در تزیینات ظواهر گردد ، در تناسب و صورت ساختمانها نمود پیدا کرد.
اکثری از عنصرها این معماری در هنر مساجد بعد از ظهر سلجوقی نمایان میباشد.
به صورت کلی مدل شبستانی پک پذیرایی ترحیم مشهد خط سیری بی آلایش و سرراست را در مشت استفاده کننده میگذارد. تغییر و تحول شم دور و بر در فضا های گشوده و بسته به یک باره و فارغ از پیشگفتار چینی حادثه می افتد. طرح معماری آن فقط به پاسخی معمولی و مصرح به نیازهای کارکردی بسنده می نماید، که به عبارتی اقامه نماز میباشد. در اینگونه الگویی قابلیت و امکان تجربه فضایی و سلسله مراتبی برای استفاده کننده آماده نمیشود و وی شم حضور در جای را به خیر تجربیات نمی نماید در شرایطیکه که الگوی چهار ایوانی دارنده روندی بغرنج خیس و پیرایش فضایی توسعه یافته تری میباشد.
با اضافه کردن تراس، خط سیر کم آب مدل شبستانی به الگویی دیدنی از تجارب متنوع فضایی تبدیل میشود. تغییر تحول جای از فضای گشوده و بسته از روش فیلتری نصفه گشوده به نام تراس شکل میگیرد که به هر دو گوشه و کنار قرابت دارااست. همینطور دسترسی به مقدس ترین فضای مسجد یا این که به عبارتی محراب، با طی کردن سلسله مراتب و حریم بندی حادثه می افتد. وصال به فضای محراب نیاز به فراهم سازی قلبی و خیالی دارااست.
عبور از حیاط رفیع مسجد با شکوه لایتناهیش نمازگزار را به خرد بودنش در قبال بزرگی پروردگار باخبر می سازد. فضای رازآلود تراس که بر تاثیر گستردگی بعد ها در طول، بازی های نوروفروغ و سایه طرح های پرپیچ و تاب دکوری و مقرنس های پرابهام تاسیس شده است. شخص را از ذهن ها معاش روزانه بیرون و متوجه حضور در فضایی شیخ می نماید. معماری تراس این استعداد کم عقل را ساختوساز می نماید تا نماز سر و نیازی باشد با مجموع وجود. این شیوه حل معمارانه چگونگی حضور در فضای معنوی مسجد را افزایش میدهد، در حالی که دسترسی بی واسطه به فضای اساسی در مساجد شبستانی مجال شایستگی خل وچل را از نمازگزار میگیرد.
تعداد صفحات : 0