به صورت کلی مدل شبستانی پک پذیرایی ترحیم مشهد خط سیری بی آلایش و سرراست را در مشت استفاده کننده میگذارد. تغییر و تحول شم دور و بر در فضا های گشوده و بسته به یک باره و فارغ از پیشگفتار چینی حادثه می افتد. طرح معماری آن فقط به پاسخی معمولی و مصرح به نیازهای کارکردی بسنده می نماید، که به عبارتی اقامه نماز میباشد. در اینگونه الگویی قابلیت و امکان تجربه فضایی و سلسله مراتبی برای استفاده کننده آماده نمیشود و وی شم حضور در جای را به خیر تجربیات نمی نماید در شرایطیکه که الگوی چهار ایوانی دارنده روندی بغرنج خیس و پیرایش فضایی توسعه یافته تری میباشد.
با اضافه کردن تراس، خط سیر کم آب مدل شبستانی به الگویی دیدنی از تجارب متنوع فضایی تبدیل میشود. تغییر تحول جای از فضای گشوده و بسته از روش فیلتری نصفه گشوده به نام تراس شکل میگیرد که به هر دو گوشه و کنار قرابت دارااست. همینطور دسترسی به مقدس ترین فضای مسجد یا این که به عبارتی محراب، با طی کردن سلسله مراتب و حریم بندی حادثه می افتد. وصال به فضای محراب نیاز به فراهم سازی قلبی و خیالی دارااست.
عبور از حیاط رفیع مسجد با شکوه لایتناهیش نمازگزار را به خرد بودنش در قبال بزرگی پروردگار باخبر می سازد. فضای رازآلود تراس که بر تاثیر گستردگی بعد ها در طول، بازی های نوروفروغ و سایه طرح های پرپیچ و تاب دکوری و مقرنس های پرابهام تاسیس شده است. شخص را از ذهن ها معاش روزانه بیرون و متوجه حضور در فضایی شیخ می نماید. معماری تراس این استعداد کم عقل را ساختوساز می نماید تا نماز سر و نیازی باشد با مجموع وجود. این شیوه حل معمارانه چگونگی حضور در فضای معنوی مسجد را افزایش میدهد، در حالی که دسترسی بی واسطه به فضای اساسی در مساجد شبستانی مجال شایستگی خل وچل را از نمازگزار میگیرد.
به صورت کلی مدل شبستانی پک پذیرایی ترحیم مشهد خط سیری بی آلایش و سرراست را در مشت استفاده کننده میگذارد. تغییر و تحول شم دور و بر در فضا های گشوده و بسته به یک باره و فارغ از پیشگفتار چینی حادثه می افتد. طرح معماری آن فقط به پاسخی معمولی و مصرح به نیازهای کارکردی بسنده می نماید، که به عبارتی اقامه نماز میباشد. در اینگونه الگویی قابلیت و امکان تجربه فضایی و سلسله مراتبی برای استفاده کننده آماده نمیشود و وی شم حضور در جای را به خیر تجربیات نمی نماید در شرایطیکه که الگوی چهار ایوانی دارنده روندی بغرنج خیس و پیرایش فضایی توسعه یافته تری میباشد.
با اضافه کردن تراس، خط سیر کم آب مدل شبستانی به الگویی دیدنی از تجارب متنوع فضایی تبدیل میشود. تغییر تحول جای از فضای گشوده و بسته از روش فیلتری نصفه گشوده به نام تراس شکل میگیرد که به هر دو گوشه و کنار قرابت دارااست. همینطور دسترسی به مقدس ترین فضای مسجد یا این که به عبارتی محراب، با طی کردن سلسله مراتب و حریم بندی حادثه می افتد. وصال به فضای محراب نیاز به فراهم سازی قلبی و خیالی دارااست.
عبور از حیاط رفیع مسجد با شکوه لایتناهیش نمازگزار را به خرد بودنش در قبال بزرگی پروردگار باخبر می سازد. فضای رازآلود تراس که بر تاثیر گستردگی بعد ها در طول، بازی های نوروفروغ و سایه طرح های پرپیچ و تاب دکوری و مقرنس های پرابهام تاسیس شده است. شخص را از ذهن ها معاش روزانه بیرون و متوجه حضور در فضایی شیخ می نماید. معماری تراس این استعداد کم عقل را ساختوساز می نماید تا نماز سر و نیازی باشد با مجموع وجود. این شیوه حل معمارانه چگونگی حضور در فضای معنوی مسجد را افزایش میدهد، در حالی که دسترسی بی واسطه به فضای اساسی در مساجد شبستانی مجال شایستگی خل وچل را از نمازگزار میگیرد.