loading...

مجله خبری تشریفات

بازدید : 9
سه شنبه 2 اسفند 1401 زمان : 10:46

حسن بن مثله می‏گوید: «در دل خویش گفتم که تو این جا را یک زمین ساده خیال می‏کنی، این جا مسجد حضرت صاحب و مالک الزمان علیه السلام است .

پس آن حضرت به اینجانب اشاره کردند که برو !

زیرا مقداری راه پیمودم، توشه دیگر مرا صدا کردند و فرمودند: «در گله‏ی جعفر کاشانی – چوپان – بزی میباشد، می بایست آن بز را بخری . در حالتی‌که عموم پولش را دادند، با پول آنها خریداری کن، وگرنه پولش را خودت پرداخت کن . فردا شب آن بز را بیاور و درین موضع ذبح کن . آن گاه روز چهارشنبه [9] هجدهم ماه میمون پک پذیرایی ترحیم مشهد رمضان، گوشت آن بز را بر بیماران و اشخاصی که مرض صعب‏العلاج دارا هستند، انفاق کن که حق گرانقدر همگی را شفا دهد

آن بز، ابلق می باشد . موهای بسیار دارد . هفت نماد سپید و سیاه، هر یک کدام از به اندازه‏ی یک درهم، در دو طرف آن میباشد که سه نماد دریک سمت و چهار نماد در طرف دیگر آن می‌باشد .

بعد از آن به شیوه افتادم . یک توشه دیگر منرا فرا خواند و فرمود: «هفت روز یا این که هفتاد روز درین محل اقامت کن‏ [10]

حسن بن مثله می‏گوید: « اینجانب، به منزل رفتم و کلیه‏ی شب را در درنگ بودم تا صبح طلوع کرد . نماز صبح خواندم و به نزد علی منذر رفتم و آن ماجرا را با وی میان نهادم .

همراه علی منذر، به رده دیشب رفتیم . پس وی اذعان کرد: «به معبود عهدوپیمان که آرم و علامتی که امام علیه السلام فرموده بود، این جا نهاده میباشد و آن، این که حدود مسجد، با میخ‏ها و زنجیرها معلوم شده است » .

آن‌گاه به نزد سید ابوالحسن الرضا رفتیم . زیرا به سرای او رسیدیم، غلامان و خادمان وی گفتند :

« شما از جمکران می باشید؟» . گفتیم: «بله .» . پس گفتند: «از نخستین صبح زود، سید ابوالحسن درانتظار شما است . »

حسن بن مثله می‏گوید: «در دل خویش گفتم که تو این جا را یک زمین ساده خیال می‏کنی، این جا مسجد حضرت صاحب و مالک الزمان علیه السلام است .

پس آن حضرت به اینجانب اشاره کردند که برو !

زیرا مقداری راه پیمودم، توشه دیگر مرا صدا کردند و فرمودند: «در گله‏ی جعفر کاشانی – چوپان – بزی میباشد، می بایست آن بز را بخری . در حالتی‌که عموم پولش را دادند، با پول آنها خریداری کن، وگرنه پولش را خودت پرداخت کن . فردا شب آن بز را بیاور و درین موضع ذبح کن . آن گاه روز چهارشنبه [9] هجدهم ماه میمون پک پذیرایی ترحیم مشهد رمضان، گوشت آن بز را بر بیماران و اشخاصی که مرض صعب‏العلاج دارا هستند، انفاق کن که حق گرانقدر همگی را شفا دهد

آن بز، ابلق می باشد . موهای بسیار دارد . هفت نماد سپید و سیاه، هر یک کدام از به اندازه‏ی یک درهم، در دو طرف آن میباشد که سه نماد دریک سمت و چهار نماد در طرف دیگر آن می‌باشد .

بعد از آن به شیوه افتادم . یک توشه دیگر منرا فرا خواند و فرمود: «هفت روز یا این که هفتاد روز درین محل اقامت کن‏ [10]

حسن بن مثله می‏گوید: « اینجانب، به منزل رفتم و کلیه‏ی شب را در درنگ بودم تا صبح طلوع کرد . نماز صبح خواندم و به نزد علی منذر رفتم و آن ماجرا را با وی میان نهادم .

همراه علی منذر، به رده دیشب رفتیم . پس وی اذعان کرد: «به معبود عهدوپیمان که آرم و علامتی که امام علیه السلام فرموده بود، این جا نهاده میباشد و آن، این که حدود مسجد، با میخ‏ها و زنجیرها معلوم شده است » .

آن‌گاه به نزد سید ابوالحسن الرضا رفتیم . زیرا به سرای او رسیدیم، غلامان و خادمان وی گفتند :

« شما از جمکران می باشید؟» . گفتیم: «بله .» . پس گفتند: «از نخستین صبح زود، سید ابوالحسن درانتظار شما است . »

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 135
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 64
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 38
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 65
  • بازدید ماه : 294
  • بازدید سال : 5691
  • بازدید کلی : 12351
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی